بعضیها از حرف زدن لذت میبرن بعضیها دوست ندارن زیاد حرف بزنن!
به هرحال مواردی هست که باید بشینی و حرف بزنی! (اگه نشینی انگار میخوای سریع تموم بشه حرفا).
مثلا چند نفری میخواین یه کاری بکنین. سوالاتی مطرح هست:
- چیکار میخوایم بکنیم؟ (فعل)
- مهمتر: چه کسانی؟ (فاعلین)
- از چه زمانی؟ (قید زمان)
- کجا؟ (قید مکان)
باشگاه بوداپست 1932 توی وسط شهر تهران پایتخت ایران محلی هست که شاید برای حرف زدن جای مناسبی باشه!
بیاید اینجا به عنوان یکی از قیدهای مکان و البته مهمترین و مرکزی ترین قید مکان! شما به عنوان فاعلین در مورد فعل و دیگر قیدها صحبت کنید.
یا مثلا کلا میخواین با دوستاتون حرف بزنین، تجدید خاطره، تفعیل خاطره!
یا مثلا یه وقتایی لازمه با خودتون حرف بزنین! یعنی لازمه با خودمون حرف بزنیم. حرف هایی که شاید هیچکس غیر از خودتون بهش اهمیت نمیده. حرف هایی که شاید مهم ترین حرف های کل زندگیمون باشه! خیلی وقت ها مشکل ما اینه که با خودمون و دیگران حرف نمی زنیم.
بقول استاد “من حرف می زنم پس هستم” یعنی وجود خودم رو با حرف هایی که می زنم ابراز و اعلام می کنم.
به نظر من کلا حرف زدن خوبه! چون کمک میکنه مسائل حل بشن!